از دیدگاه کیوان جعفری طهرانی ، تحلیلگر ارشد بازارهای سنگ آهن و فولاد توضیحات:
سال۱۴۰۰ سال پرفراز و نشیبی برای تمام دستاندرکاران صنعت آهن وفولاد جهان بود. رالی افزایش قیمت سنگآهن براساس تقویم ایرانی در آغاز سال۱۴۰۰ که مصادف بود با ۲۱مارس ۲۰۲۱، سرعت بیشتری به خودگرفت و این رالی قیمت در ماه می(خردادماه۱۴۰۰)به اوج خود رسید.
اتفاقی که در بازار سنگآهن در سال۲۰۲۱ افتاد، دقیقا مشابه اتفاقی بود که در سال۲۰۰۸میلادی، همزمان با بحران جهانی رخ داد و باسقوط ۶۰دلاری قیمت سنگآهن همراه شد. البته شایان ذکر است که سقوط ۶۰دلاری درآن زمان باتوجه به قیمت ۱۲۰دلاری سنگآهن به معنای کاهش ۵۰درصدی قیمت بود که عدد بسیار بزرگی محسوب میشود و یک بار دیگر نیز این اتفاق در سال۲۰۱۴ افتاده بود و کاهش قیمت سنگآهن تا ۱۰۰دلار روی داده بود. ولی در می۲۰۲۱ که مصادف بود با خردادماه۱۴۰۰، روند کاهش قیمت سنگآهن به قدری سریع بود که در سپتامبر۲۰۲۱ یا شهریورماه۱۴۰۰، قیمت سنگآهن به زیر ۱۰۰دلار و حتی به زیر ۹۰دلار رسید و عدد ۸۷دلار را نیز لمس کرد!
سیکل سقوط قیمت سنگآهن
سنگآهن در سقف قیمتی خود در می۲۰۲۱، عدد ۲۳۴دلار به ازای هر تن را لمس کرد و پس از آن ظرف مدت ۳ماه به ۸۷دلار رسید و کاهش ۱۴۷دلاری را تجربه کرد که در نوع خود بسیار شدید بود و این امر باعث متضرر شدن بسیاری از تجار داخلی و خارجی شد.
اگر ما سیکل سقوط قیمت سنگآهن را بررسی کنیم یک بار این سقوط قیمت در سال ۲۰۰۸ و بار دیگر در سال۲۰۱۴ و نهایتا در سال۲۰۲۱ این اتفاق افتاده است که یک سیکل ۶الی۷ ساله دارد و اگر از ۱۳سال قبل تا به امروز را مورد بررسی قرار دهیم همیشه در بازه ۶الی۷ سال با سقوط قیمت سنگآهن به این شکل همراه بودهایم.
وضعیت قیمتی بازار جهانی فولاد در سال۱۴۰۰:
در بازار جهانی فولاد، نوسانات قیمت خیلی محدودتر بود و شاهد افزایش و کاهش قیمت به صورت چشمگیر نبودیم و این ثبات نسبی بازار باعث شد صادرکنندگان ایرانی بتوانند با یک مزیت نسبی و یک بازاریابی مناسب، صادرات نسبتا خوبی با توجه به تمام مشکلات ازجمله قطعی برق در تابستان، قطعی گاز در فصل سرما و همچنین پیک های مختلف کرونا داشته باشند.
جنگ اوکراین، متغیر جدید بازار فولاد و سنگآهن:
طبق تحلیل بنیادی (Fundamental) ما یک متغیر جدیدی را شاهد هستیم که جنگ روسیه با اوکراین است. اوکراین به عنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان و صادرکنندگان سنگآهن جهان است. باتوجه به جنگ روسیه و اوکراین و پیشزمینه این جنگ که حدود یک ماه به طول انجامید و آنقدر این قضیه حالت فرسایشی به خود گرفت که حتی ظاهرا خود اوکراین هم فکر نمیکرد که روسیه قصد حمله داشته باشد و باعث شده بود که به ظاهر اوکراین خود را بیتفاوت نشان دهد. اما حقیقت چیز دیگری بود. ما وقتی به صنعت اوکراین نگاه میکنیم، میبینیم که در ماه ژانویه۲۰۲۲، نه تنها صادرات سنگآهن آن کشور بلکه صادرات فولاد، غلات و محصولات معدنی به اوج خود رسید و این آمار و ارقامی که خیلی بزرگ محسوب میشود بر اساس این برآورد است که بزودی جنگی رخ میدهد و میبایستی تولید و صادرات را به حداکثر رساند.
یک سری اطلاعات هم اوکراین برای قدرتنمایی در ژانویه ۲۰۲۲ ارائه داد که برای اولین بار بود و این اطلاعات را هم سازمان زمینشناسی آمریکا تایید کرده است. حالا سوال اینجااست که آیا این اطلاعات واقعی است یا برایاینکه اوکراین جزء کشورهای متحد غرب یا اصطلاحا Allies بوده، این اطلاعات توسط سازمان ژئوفیزیک آمریکا تایید شده و به عنوان مثال اعلام کرده که ذخایر سنگآهن اوکراین، دومین ذخایر بزرگ سنگآهن جهان است. ما به این مسئله توجهی نداریم و طبق تجربه علمی و نظری که بنده در بازار دارم، خیلی از آمار های ارائه شده رسمی و حتی آنهایی که توسط سازمان های معتبر ممیزی شده هستند، چنین مشکلاتی دارند. چرا که در حال حاضر سیاست در عرصه جهانی بسیار تعیین کننده است و تمام مسائل، حتی گزارش تولید و صادراتی که کشورها ارائه میدهند ، رنگوبویی از سیاست به خود گرفته است.
آینده جنگ اوکراین:
در سال ۱۴۰۱ جنگ روسیه و اوکراین تاثیر گذار است ولی پیشبینی بنده این است که این جنگ فرسایشی نیست و قطعا تا نیمه یا حداکثر پایان ماه مارس۲۰۲۱ وضعیت آن مشخص خواهد شد و امکان ادامه این جنگ، نه برای اوکراین و نه برای روسیه وجود ندارد. ولی به هر حال این جنگ، تاثیر خود را در بازار میگذارد بهخاطر اینکه خیلی از صنایع زیربنایی اوکراین تخریب شده است و حمله روسیه تاثیر و تخریب ماندگاری را در صنعت و معدن وحتی تاسیسات زیربنایی ازجمله جاده، ریل، بنادر، نیروگاههاو…اوکراین بهجای میگذارد و این مسئله برای کشوری که آمار بزرگی از ذخایر معدنی را به خود اختصاص داده و نقش مهمی در بازار سنگآهن و فولاد جهان و بویژه اروپا دارد، در بازار به طور قطع تأثیرگذار است.
فولاد اروپا، بازنده اصلی جنگاوکراین:
نباید فراموش کنیم که عمده صادرات اوکراین به سمت اروپا بوده است و بیشترین لطمه به این بازار و فولادسازهای اروپایی وارد خواهد شد. هرچند که فولادسازهای چینی ممکن است که به طور موقت احساس خطر بکنند ولی چین به قدر کافی قدرتمند است و همچنین هند که همچنان در بازار وجود دارد، نیازهای چین را در رابطه با گندله و سنگآهن تأمین خواهد نمود. بنابراین بحران برای چین زیاد حاد نیست و تأثیر این مسئله بیشتر به متوجه اروپا است چراکه مواد اولیه اروپا در زمینه صنعت فولاد در خطر قرار گرفته است و این باعث افزایش هزینه تولید آنها خواهد شد و وارد فاز قیمتی دوگانه در سنگآهن خواهیم شد.
بابررسی شاخص های پلتس و متال بولتن که دو شاخص معرف کامودیتیها درآسیا اقیانوسیه و اروپا هستند، متوجه میشویم پلتس، آسیا و استرالیا و متال بولتن اروپا را بیشتر پوشش میدهد. شاید به فازی رسیم که فاصله قیمت محصولات بالادستی شامل سنگآهن- کنسانتره- گندله و حتی آهناسفنجی (DRI) و بریکت گرم(HBI) در اروپا نسبت به آسیا افزایش قیمت بیشتری را داشته باشد که آن هم به علت مشکلاتی است که در منطقه CIs به ویژه اوکراین شاهد آن هستیم.
برنامه های توسعهای چین درسال آینده:
فارغ از این قضیه، چین در سال۱۴۰۱ شمسی برنامه های توسعهای بسیار خوبی دارد و در نشست دوقلو که نشست سالانه کنگره خلق با حضور مدیران استانی و فرمانداریها است و در ماه مارس برگزار میشود و امسال قرار است که در ۴ یا ۵ ماه مارس برگزار شود، ابعاد آن روشنتر خواهد شد(بهخاطر مسائل امنیتی، هیچوقت تاریخ دقیق برگزاری این نشست از قبل اعلام نمیشود و بهخاطر همین موضوع آخرین اطلاعات از چین در نیمه اسفند ماه مشخص خواهد شد). ولی درکل چین برنامه های توسعهای بسیار خوبی در مسائل زیربنایی دارد و این روند باعث میشود که تقاضای فولاد همچنان مثبت بماند.
نباید فراموش کنیم که چین در سال گذشته میلادی ۱میلیارد تن تولید فولاد داشته است. هرچند که این آمار نسبت به سال ۲۰۲۰ کمتر بوده است ولی ۱میلیارد تن عدد بزرگی است و همچنان این عدد باعث میشود که چین بتواند تا حد زیادی نیازهای داخلیاش را تأمین کند. بر اساس سیاستگذاری چین در سال۲۰۲۲ که مقارن با ۱۴۰۱شمسی خواهد شد، این کشور برای واردات محصولات میانی بهویژه محصولاتی مثل چدن(pigIron)، بریکت گرم(HBI)و آهناسفنجی (DRI) امتیازهای واردات جدیدی اعطا کرده است.
قبلا ما شاهد بودیم که چین برای واردات آهناسفنجی زیاد اشتیاق نداشت ولی امسال این اشتیاق وجود دارد و همچنین تقاضای بیشتری برای بیلت و اسلب وجود خواهد داشت و این مزیت نسبی است که ما باید از آن استفاده کنیم.
چه سیاستی برای صادرات آهناسفنجی داشته باشیم؟
معتقدم ایران باید سیاست هایی را تعیین کند که اگرنیازهای داخلی برای آهناسفنجی تأمین شد، در زمان های نیاز اجازه صادرات را بدهد و اگر ما بتوانیم برای صادرات از طریق کشتیهای مخصوص دراین زمینه استفاده کنیم که ازطریق گاز نیتروژن حمل آهناسفنجی را انجام میدهند.بنظر بنده چین بازار بسیار خوبی است و شاید در بعضی موارد از بازار سنتی عمان و حتی بازار جدیدی مثل پاکستان که خریدار آهناسفنجی ایران هستند، بهتر باشد.
بهنظر بنده نیاز چین به بیلت و اسلب ایران در سال ۱۴۰۱ یک مزیت به حساب میآید و توصیه بنده این است که سیاستگذاران باید بدانند که بازار منتظر ما نخواهد ماند و ما باید خودمان را با بازار هماهنگ کنیم و نباید سیاست هایی اتخاذ شود که ما در این زمان های خاص نتوانیم از این مزیت های صادراتی استفاده کنیم.