اگر بخواهیم شعار جایگزینی معدن در مقابل نفت را عملیاتی کنیم، بهتر است به فکر تغییر مدل ذهنی و عادتهای قدیمیمان باشیم. در این بین از مهمترین چالشهای حوزه فولاد میتوان به ضعف همکاری فعالان بخش خصوصی و وجود اختلافنظرها از یک طرف و کمرنگ بودن همراهی دولت با این حوزه از طرف دیگر اشاره کرد. این در حالی است که گفته میشود فعالان مختلف در زنجیره فولاد اگر اختلافنظرها را کنار بگذارند و با هم هماهنگ شوند، میتوان در راستای منافع تولیدکننده و توسعه اقتصادی پیش رفت تا کمترین ضرر به فعالان این عرصه و اقتصاد کشور برسد. اما در این بین از جای خالی شورای عالی فولاد سخن به میان میآید.
در حالی که در بسیاری از موارد برای معدنیها و فولادیها صرفه اقتصادی وجود دارد که با یکدیگر هماهنگ شوند اما این مساله کمتر دیده میشود. این در حالی است که تولیدکنندگان بخشهای مختلف برای حل مشکلاتشان بهتر است به سمت همدلی پیش بروند. از طرف دیگر فعالان بخش خصوصی باور دارند که دغدغه سیاستهای تحمیلی به این حوزه بیشتر از دغدغه تامین خوراک و ضعف همکاری میان خودشان است. به این صورت که یک روز در کشور تصمیم گرفته میشود از خصوصیسازی حمایت شود اما وسط راه گویی همه یادشان میرود و این باعث شده که الان در برزخ گیر کنیم. به هر حال آنچه ضروری به نظر میرسد این است که باید روی کارگروهی با حضور نمایندگان مجلس، دولت و بخش خصوصی برای حل دغدغههای معدن تمرکز کنیم. دولت باید در کنار بخش خصوصی متحد از زنجیره فولاد حمایت کند تا بتوانیم تولید ملی را به صورت کاملتر و بهتر انجام دهیم.
رییس کمیسیون معادن و صنایع معدنی اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران با بیان اینکه عوارض پلکانی یکی از موضوعاتی است که باعث اختلال در کار زنجیره فولاد شده است، اظهار کرد: نکته مهمی که از آن غافل هستیم این است که زنجیره فولاد باید با هم هماهنگ باشد و به همین خاطر تشکیل شورای عالی فولاد ضروری است.
ابراهیم جمیلی افزود: در بسیاری از موارد معدنیها و فولادیها برایشان صرفه اقتصادی وجود دارد که با هماهنگی میتوان چنین موضوعاتی را تا حدی به نفع تولیدکننده تمام کرد تا کمترین ضرر به آنها برسد. رییس کمیسیون معادن و صنایع معدنی اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران گفت: اولین راهحل مشکلات، کم کردن اختلافنظرهای موجود در زنجیره فولاد است.
نیاز به بخش خصوصی متحد
در ادامه نایبرییس هیاتمدیره انجمن نوردکاران فولادی ایران به لزوم حمایت دولت از بخش خصوصی اشاره کرد و گفت: دولت باید در کنار بخش خصوصی متحد از زنجیره فولاد حمایت کند تا بتوانیم تولید ملی را به صورت کاملتر و بهتر انجام دهیم. اباذر براری اظهار کرد: باید نظامی شکل بگیرد تا در زنجیره فولاد شاهد نظم و همبستگی باشیم. وی افزود: انجمن نوردکاران اعلام آمادگی کرده تا در نهضت ملی ساخت مسکن بتواند از دولت و تولیدکنندگان مسکن حمایت کند.
لزوم اصلاح قیمتگذاری دستوری در زنجیره فولاد
در اهمیت سیاستگذاری در حوزه معدن کارشناسان زیاد سخن گفتهاند. تاکید اصلی بر حمایت از تولید و توسعه است. در همین رابطه رییس انجمن مس ایران گفت: در خصوص معادن و فولاد کشور باید طوری سیاستگذاری شود که در نتیجه آن بتوانیم با دنیا به تولید و فعالیت بپردازیم.
بهرام شکوری ادامه داد: دخالت در زنجیره به ویژه موضوع قیمتگذاری دستوری نکتهای است که باید اصلاح شود؛ چراکه با دخالت دولت طبیعتا اختلالاتی اتفاق میافتد که به صلاح نیست. وی افزود: در بسیاری از نقاط دنیا این تکنولوژی است که محور قرار داده میشود و ما باید به آنجا برسیم.
رییس سابق کمیسیون معدن و صنایع معدنی اتاق بازرگانی ایران گفت: باید همه اهالی معادن و فولاد، دست به دست هم دهند تا قوانین مخل معرفی شود و بتوانیم این قوانین را به صورت کاملا قانونی اصلاح کنیم.
گفته میشود از دوره پهلوی دوم تاکنون سیاستی در ایران به عنوان سیاست کلان مطرحشده مبنی بر سیاست جایگزینی واردات در حوزه اقتصاد. رییس پیشین هیات عامل ایمیدرو با بیان این مطلب عنوان کرد: به عبارتی کالایی را تولید میکنیم که بتوانیم از خروج ارز جلوگیری کنیم. مهدی کرباسیان گفت: کشورهایی مانند ترکیه عکس این سیاست را در پیش گرفتند. آنها گفتند سیاست حمایت از صادرات را در پیش میگیریم. این سیاست در آن زمان جواب داد و الان شاهد موفقیتهای ترکیه هستیم.
وی با انتقاد از سیاستهای صادراتی ایران گفت: اعمال عوارض بر صادرات یک تصمیم غیرملی است. نتیجه این تصمیمات هم چیزی نیست جز محدودیت صادرات. اینکه شب بخوابیم و صبح بیدار شویم و محدودیت، ممنوعیت و عوارض جدید بر کالاهای صادراتی بسته باشند، نشان میدهد که هنوز نتوانستهایم به شعار حمایت از صادرات عمل کنیم.
کرباسیان ادامه داد: در سال ۹۱ میزان واردات فولاد به ۵/۶ میلیون تن میرسید. حال نزدیک به هفت میلیارد دلار از سوی زنجیره فولاد، ارز وارد کشور میشود. این موضوع نشان میدهد که توانستهایم تا حدی از پتانسیلهایی که در کشور وجود دارد استفاده کنیم. وجود سنگآهن و زغالسنگ دو شانس ایران محسوب میشود که در کمتر کشوری میتوان هر دو را با هم داشت. بنابراین انرژی ارزان و سنگآهن توانسته است به تولید فولاد در کشور کمک کند و از سوی دیگر اشتغال ایجاد کند.
به گفته کرباسیان، برخی عنوان میکنند که اقتدار نظامی مساله مهمی در کشور است. ما نیز بر همین عقیده هستیم، اما باید به این موضوع توجه داشت که اقتدار اقتصادی در جهان امروز موضوع مهمتری است. در کنار این موضوع در کشور ما رضایت مردم دارای اهمیت است؛ چراکه این نظام با رای مردم روی کار آمده است. او خاطرنشان کرد: برای داشتن اقتدار اقتصادی باید به صادرات توجه داشته باشیم؛ در غیر این صورت شانس پیروزی در زمین اقتصاد را کاهش میدهیم. آینده کشور با پتروشیمی، صنایع معدنی، مس و اقلامی که به انرژی متصل هستند، رقم خواهد خورد. از این رو باید در این حوزهها از موقعیتهایی که وجود دارد، استفاده کنیم.
هنوز بخشی از معادن ما کشف نشده است و نتوانستهایم از معادن موجود به درستی بهرهبرداری کنیم. در این رابطه کرباسیان اظهار کرد: در بحث باطلهها عقب هستیم. در این راستا باید به این نکته اشاره کنم که در حوزه فناوری عملکرد قوی نداشتیم. این در حالی است که افغانها در حوزه اکتشاف و شناخت معادن از ما جلوتر هستند. رییس اسبق هیات عامل ایمیدرو گفت: وقتی برجام امضا شد، موقعیتهای خوبی به وجود آمد. البته این شرایط به دلیل بازگشت تحریمها پایدار نبود. ولی در همان چند ماه با شرکتهای اروپایی وارد مذاکره شدیم و در چابهار دو شرکت تولید آهن اسفنجی را تاسیس کردیم تا بتوانیم به اروپا صادرات داشته باشیم. رفتن به سمت جذب سرمایه و استفاده از فناوریها و تکنولوژیهای روز دنیا یکی از ملزومات توسعه صنعت فولاد است و مهمترین وظیفه ایمیدرو به عنوان یک سازمان حمایتی هم همین است که در حوزه اکتشاف و سنگآهن به عنوان یک پشتوانه عمل کند.
کرباسیان در بخش دیگری از سخنان خود به ناهماهنگی بین ایمیدرو و وزارتخانه اشاره کرد و گفت: اوایل دهه ۸۰ سازمان نوسازی معادن تشکیل شد و محور کار سازمان، توسعه بود. در دولت دهم ستاد فولاد تشکیل شد که در آنجا در خصوص مباحثی همچون تولید و تجارت و… صحبت و تصمیمگیری شد. در دولت یازدهم ایمیدرو با کمک وزارتخانه تلاش کرد تا طرحهای نیمهتمام را به سرانجام برساند. اما در حال حاضر هماهنگی بین سازمان و وزارتخانه به حداقل رسیده و حتی شاهد دخالت نهادها و دستگاههای فراوزارتخانهای نیز در حوزه معدن هستیم. بنابراین به نظر میرسد جای ستاد فولاد خالی است. در حالی که این ستاد کمک میکند که به صورت هماهنگ در این حوزه مهم حرکتهای جدی ایجاد شود.
در حوزه فولاد از ۱۰ تا ۱۵ سال قبل طرح توازن فولاد مطرح و ترمزدستی یکسری واحدهای فولادی کشیده شد، اما نگرانی اصلی که وجود داشت بحث زیرساختها بود. مدیرعامل شرکت مهندسی فکورصنعت تهران با بیان این مطلب به سرمایههای موجود در کشور در بخش فولاد اشاره کرد و گفت: نیروی انسانی ماهر و کارآزموده و مدیران لایق در این صنعت از مسائلی است که به شدت حائز اهمیت است. محمد وحید شیخزاده عنوان کرد: معادن فراسرزمینی موضوع دیگری است که نباید از آن غافل شد. او در ادامه مهمترین مانع در تحقق این امر را تحریمها دانست. این فعال معدنی در ادامه به موضوع کمبود سنگآهن اشاره کرد و گفت: اگر اکتشافات مناسب و تکنولوژی لازم را مدنظر قرار ندهیم، به مشکل کمبود سنگآهن بر خواهیم خورد.
مدیرعامل شرکت مهندسی فکورصنعت تهران ادامه داد: نباید از سیاستگذار انتظار داشت که برای ما کاری انجام دهد. باید خودمان زنجیره را هماهنگ کنیم و در مجموعهای مانند شورای عالی زنجیره سنگآهن و فولاد با هم مسائل را بررسی و رفع کنیم. متاسفانه هنوز خودمان نتوانستهایم برنامهریزی و هماهنگی لازم را در این زنجیره ایجاد کنیم. نباید از مسوولی که شش ماه است بر سرکار آمده و هنوز چارچوب وزارتخانه را بهدرستی نمیشناسد، توقع داشته باشیم که مشکلاتمان را حل کند.
همفکری برای حل مشکلات
در این میان گفته میشود که اگر بخواهیم شعار «معدن به جای نفت» را محقق کنیم، باید به امکان تغییر مدل ذهنی و عادتهای پیشین اهمیت بدهیم و عادتهای قدیمی را اصلاح کنیم؛ چراکه در حال حاضر فرصت خوبی برای گفتوگو درباره چالشها و فرصتهای این حوزه فراهم است. سعید عسکرزاده در توضیح فرصت دیگری در بخش سنگآهن به امکان ایجاد هماهنگی و همدلی در چارچوب منافع شورای آهن و زنجیره فولاد اشاره کرد و گفت: بسیاری از مواقع منافع صنفی مانع از تصمیمات ملی میشود. اما در شرایط سخت، این موضوع تغییر کرده است. در حال حاضر تولیدکنندگان بخشهای مختلف به سمت همدلی پیش رفتهاند. به همین دلیل حالا بهترین نقطه است تا موضوع منافع ملی، جزو اهداف شورای زنجیره آهن و فولاد قرار بگیرد. عسکرزاده در توضیح فرصت بعدی به اثبات اهمیت معادن سنگآهن و امکان تدوین طرح جامع سنگآهن اشاره کرد. فرصت دیگری که او مطرح کرد، تحقق معدنکاری فراسرزمینی بود. به گفته عسکرزاده، دستیابی به این موضوع یک مساله برد- برد است، اما نکته قابلتوجه این است که در حال حاضر در این مساله، پراکنده عمل میکنیم. اگر کارگروهی تشکیل شود و از تجربیات ارزشمندی که داریم استفاده کنیم، فرصت مناسبی فراهم میشود تا بتوانیم از تمام تجربیات و همفکریها برای رسیدن به این موضوع بهره ببریم. ثبات قیمت، نکته آخر در بخش فرصتها بود که دبیر انجمن سنگآهن ایران در صحبتهایش بر آن تاکید کرد. به گفته او، فولاد در حال حاضر به ثبات قیمت رسیده است و حتما دامنه قیمتی فولاد متعادل باقی خواهد ماند. عسکرزاده در همین خصوص بیان کرد که فولاد اجازه یک کار خاص یا افزایش قیمت عجیب و غریب را در این حوزه نخواهد داد. بنابراین این ثبات قیمت میتواند جذب سرمایه داشته باشد.
سنگآهنیها در برزخ ماندهاند
از طرفی برخی از فعالان حوزه سنگآهن باور دارند که مهمترین مساله امروز این است که تکلیف مشخص نیست. مدیرعامل شرکت سنگآهن مرکزی ایران اظهار کرد: مهمترین مساله امروز ما، کمبود سنگآهن، استخراج و اکتشاف نیست و حتی چالشی در حوزه فنی وجود ندارد، بلکه مهمترین مساله مشخص نبودن تکلیف است. مجتبی حمیدیان، بر این موضوع تاکید کرد که صحبتهای ما در این حوزه با وجود فعالان، کارشناسان و صاحبنظران مختلف، یک موضوع است؛ اما سوال این است که برای چه کسی در حال صحبت کردن و طرح مساله و مشکل هستیم.
وی افزود: طی سالهای گذشته تصمیمهای کلان حاکمیتی گرفته شد که شرکتهای معدنی و فولادی دولتی به تدریج خصوصیسازی شوند اما، در وسط انجام این فرآیند، مبدا و مقصد فراموش شد.
حمیدیان تصریح کرد: متاسفانه گاهی به دلیل برخی موانع حاکمیتی چندین ماه ظرفیت کشور معطل میشود و بعد تازه دور هم جمع میشویم که چالشهای صنعت فولاد و سنگآهن را پیدا کنیم.
وی توضیح داد: یک روز در کشور تصمیم گرفته شد از فضای دولتی به سمت خصوصی مهاجرت کنیم، ولی وسط این داستان، انگار همه یادشان رفته که قرار است چه کنیم یا ملزومات و مختصات مبدا و مقصد چیست، به همین دلیل حالا در برزخ جا ماندهایم.
مدیرعامل شرکت سنگآهن مرکزی ایران با مطرح کردن این موضوع که مشکلات و موضوعات موجود در سنگآهن مرکزی قابل حل است اما نه در جلساتی که همه اعضای آن جزو بخش خصوصی یا فعالان بخش عملیات حوزه معدن هستند، توضیح داد که بخش خصوصی و عملیات حوزه سنگ فولاد با دولت موضوعات زیادی دارند و باید با صحبت و جلسه آنها را حلوفصل کنند. اما این جلسات تا امروز آنطور که باید و شاید برگزار نشده است.
اما یکی از موضوعاتی که مورد گلایه فعالان معدنی است بحث قوانین موازی یا متعارض است. در این رابطه مدیر سرمایهگذاری شرکت سرمایهگذاری پارسیان گفت: برخی از قوانین در کشور ما موازی یا در تعارض با یکدیگر هستند. این در حالی است که باید این قوانین حذف شوند تا کار تولید را بتوانیم بهتر دنبال کنیم. اباذر حیدری اظهار کرد: اساس مشکل از نظر ما بیتوجهی به سیاستهایی است که در بسیاری از کشورهای دنیا وجود دارد. وی افزود: برخی از قوانین در کشور ما موازی یا در تعارض با یکدیگر هستند. باید این قوانین حذف شوند تا کار تولید را بتوانیم بهتر دنبال کنیم. مدیر سرمایهگذاری شرکت سرمایهگذاری پارسیان گفت: مشخص نبودن ساختار ذینفعان موجب میشود نتوانیم تصمیم دقیقی را در مورد قیمتها و دیگر مسائل زنجیره داشته باشیم. این موضوع باعث شده تا بخشی از زنجیره دچار زیان شوند.
حیدری اضافه کرد: دولت باید در کنار بخش خصوصی متحد، از زنجیره فولاد حمایت کند تا بتوانیم تولید ملی را به صورت کاملتر و بهتری انجام دهیم.
وی ادامه داد: دولت علاوه بر مالیات روشهای دیگری را به کار گرفته که طبق محاسبات ما اعدادی را از مصارف انرژی از مصرفکننده دریافت میکند.
تامین انرژی یکی دیگر از دغدغههای معدنکاران است که انتظار دارند دولت در راستای حل آن گام بردارد. در این رابطه عضو هیات علمی دانشکده مهندسی متالورژی و مواد دانشگاه تهران گفت: برای کاهش مصرف انرژی سه روش مستقیم، غیرمستقیم و نوآوری وجود دارد. محمد مکملی اظهار کرد: روش مستقیم شامل استفاده از قراضه، استفاده بهتر از منابع موجود و تکنولوژیهای کمکربن است و در مقابل روش غیرمستقیم شامل استفاده از فولادهای با مقاومت بالا و فلزات و کامپوزیتهای جایگزین است. مکملی تاکید کرد: ۷۱ درصد تولید جهانی آهن خام در سال ۲۰۲۰ به روش حمله بلند صورت گرفته و پتانسیل این روش در کاهش انتشار دیاکسیدکربن بسیار محدود است. عضو هیات علمی دانشکده مهندسی متالورژی و مواد دانشگاه تهران، عمر مفید کوره بلند در جهان را حدود ۴۰ سال و به طور متوسط حدود ۱۳ سال اعلام و خاطرنشان کرد: رژیم حرارتی کوره بلند را نمیتوان به هم زد، چراکه واکنشهایی که باید اتفاق نمیافتد. مکملی گفت: روش احیای مستقیم نزدیک به ۲۴ درصد از تولید فولاد خام جهان را تشکیل میدهد و ۵۹ درصد آن در آمریکای شمالی و ۴۱ درصد آن در اروپا تولید میشود.